چیزهایی هست که نمیدانی
پازلم تموم شد.کاف یکی دیگه واسم خریده.این دفه به سلیقه ی خودش.یه زن توی باد میون یه دشت...هیچی معنای واقعی خودشو نداره...حوصله ی خیال بافی ندارم.تصمیم دارم همه چیز و خیلی منطقی ببینم.میدونم که خیلی بیش...
View Article(بدون عنوان)
تووی کتاب ژرمینال ادمایی که تو معدن کار میکردن خیلی بد بخت بودن...بعد تنها تفریحشون سکس بود...همه ش سکس میکردن بعد بچه دار میشدن.بعد پولدار که نمیشدن...فقط بچه دار میشدن و خلاصه یه وضی...از بد بختی...
View Article(بدون عنوان)
تو دانشگاهم به رنگی پنگی معروف شدم.با اینکه همه ی مانتوهای دانشگاهم مشکیهمنِ رنگی پنگی :) بعد از تحریر: به خاطر منظر ........ یه لبخند گنده ی گنده :))))))))))))))
View Article(بدون عنوان)
دلم میخواد بشینم یه جا همه ش حرف بزنم...از بابام.زیاد از نبودنش حرف بزنم...ازینکه چقدر به خاطر نبودنش غمگینم...چقدر دلم گرفته و چقدر خسته ام و چقدر نمیدونم باید چی کار کنم...من خیلی دلم برات تنگ...
View Articleوقتی دوست خیلی خیلی خیلی خوبی داری...
پریسا جور خیلی زیادی دوسش دارم...جور خیلی زیادی دوست دارم مواطبش باشم...مرسی پریسا...مرسیییییییییی :****وای تورو خدا رنگ پوستشو ببین...چقدر زیباس...چقدر عجیبه
View Article(بدون عنوان)
8 ماه پیش بود گفتم من حنی بلند نشدم که باز بخوام خورد شم.من خورد شدم و دیگه چیزی ازم نیس که کسی بخواد داغونش کنه...گفتی شاید کسی بتونه دستتو بگیره...گفتم شاید...
View Article(بدون عنوان)
بلخره بعد یک سال گوشیم یه جورایی درست شد.3 سال پیش یه گوشی اچ تی سی - اسنپ خریدم.گرچه چیز مالی نیس.اما من خیلی دوسش داشتم و دارم البته.اما گوشیه چند بار پشت سر هم خورد زمین و به کل داغون شد...بعد حالا...
View Articleمن هم میفهمم
رفته بودیم.همه گریه میکردن...همه...ساناز دوست دوران دبیرستانم گریه میکرد...خواهرش گریه میکرد...ترسیدم... از خودم پرسیدم حالا ساناز بدون باباش چطور زندگی میکنه...ترسیده بودم...خیلی ترسیده بودم.اومدیم...
View Article(بدون عنوان)
خسته ی خسته ام.یعنی دیگه وقتی واسه فکر کردن نمیمونه!از بس خسته امهمه ش درس...همه ش درساوغ بعد از تحریر:همه ش کامنت میذارم بعد میبینم هیچ اثری ازشون نیس.باز کامنتام یکی در میون میرسه :(
View Article(بدون عنوان)
یه اقای با شخصیتی هم کلاسیمونه!بعد دوستم ازش خوشش میاد...یعنی خیلی خوشش میاد.بعد این اقاهه کلا خیلی مهربونه و اینا!خب!بعد من امروز کمی حس کردم این اقاهه داره به من توجه میکنه!بعد یعنی میدونی چی میخوام...
View Article(بدون عنوان)
یادمه سین که رفته بود تا مدت ها وقتی میخواستم شماره بگیرم شماره ی اونو میگرفتم
View Articleکتابم :)
کتاب مورد علاقه مو تموم کردم.به کندی خوندمش.وقتی شروع کردم کتاب " از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم " و بخونم حس کردم کتاب راکد و خسته کننده ای باشه.البته فقط حس کردم.و این حس حتی تا 3 فصل هم همراهم...
View Article(بدون عنوان)
کلیسای ساگرا فمیلیا - بارسلون اسپانیا. پارک گوئل - بارسلون اسپانیا اینارو انتونی گائودی ساخته... یعنی من خودم اینارو میبینم میخوام بمیرم از زیبایی و شکوهشون ...واقعا معرکه هستن. اینم خود جناب...
View Article(بدون عنوان)
جدیدنا الکی گریه میگیره.همه ش گریه م میگیره.البته نمیتونم بگم الکی!جدیدا زیاد یاد خیلی چیزای گریه دار می افتم و گریه میکنم...نمیدونم چمه.هیچی نمیدونم.تو یه دوره ی زندگیمم که نمیدونم اسمش چیه.اما...
View Articleخز پارتی
یه ساعتی میشه که از تولد ساناز برگشتممن به عمرم.تو هیچ مهمونی اینهمممممممه نخندیده بودم.البته ساناز گفته بود که مهمونی خز هاس و باهاس خز باشیم.گرچه یه سری مثل احمق ها لباس پلو خوری پوشیده بودن.گرچه...
View Articleمن بچه نیستم
یه چی بره رو مخم دیگه ارامش ندارم که.الانم رفته رو مخم که ازون اکلیلا داشته باشم.این اطرافم گشتم اما نیس.الان که یادم میاد گمونم تو تیراژه بود.اما اونم هر باز میری کلی میکشه رو قیمتاش.بعد من ازش لاک...
View Article