یه چی بره رو مخم دیگه ارامش ندارم که.الانم رفته رو مخم که ازون اکلیلا داشته باشم.این اطرافم گشتم اما نیس.الان که یادم میاد گمونم تو تیراژه بود.اما اونم هر باز میری کلی میکشه رو قیمتاش.بعد من ازش لاک میگرفتم.اما دفه ی پیش دیدم دیگه شورشو دراورده و داره خیلی گرون میده.ازش نخریدم.حالا برم اونجا ببینم چی میشه!
اه اخه این چه اخلاقیه من دارم
بعد یه دونه ازین لاک اکلیلیا خریدم که ضایع س.یا شاید من بلد نیستم.نمیدونم والا.اما اصلا نمیشه زدش به ناخون.
من دیگه جدا از لاک حالم بهم میخوره.38 تا لاک دارم.بعد اما باز یه چیز جدید میبینم.
واقعا از لاک بدم میاد.اما نمیدونم چرا میخرم..واقعا چرا؟انگیزه م چیه؟فک کنم دو قطبی باشم.
ترم خیلی فشرده س.خسته شدم.دیگه درس نمیخونم.یعنی نمیکشم...خسته ام.دو روز بود کلاسای ساعت اخر و میپیچوندیم.
چی باید بگم؟کلا زیاد حرف خاصی ندارم.بی خودی این صفحه رو باز میکنم.
جدیدا از یه چیزی متنفرم.
اینکه همه ش بهم میگن وااااااااااااااای چقدر بچه دیده میشی